تحصیلات
محل تحصیل
تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در این شهر فرا گرفت. از خردسالی به سرودن شعر علاقه نشان داد و زمانی که در مدرسۀ حاجیمیرزا حسن در سلک طلاب درس میآموخت، به مرثیهگویی پرداخت و دوستانش به وی تخلص «لسان» دادند.
در رمضان ۱۳۲۸، از راه باکو و وین به فرانسه رهسپار شد و نخست در دبیرستان شهر بووه نامنویسی و خود را برای ورود به دانشکده حقوق آماده کرد، آنگاه در رشته حقوق دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت و از محضر درس شارل ژید و پلانول استفاده کرد.
( از ۱۲۹۵ه.ق. )
در سال ۱۲۹۵ در دانشگاه برلین، و سپس در دانشکدهٔ ارلانگن به ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ حقوق پرداخت.
( از ۱۳۱۱ه.ش. )
در 1311ش به دنبال درخواست تاگور از سوی دولت ایران برای تدریس فرهنگ ایرانباستان به هند رفت و در دانشگاه ویسوبهارتی2، واقع در شانتی نیکیتان به تدریس پرداخت و به دستیاری یکی از استادان آنجا به نام ضیاءالدین، 100 بند از اشعار تاگور را از بنگالی به فارسی برگردانید.
مناصب و مشاغل
نماینده
( از ۱۳۲۴ه.ش. )
این انجمن به منظور تحقیق و تتبع در فرهنگ، تاریخ، ادب، آثار و ابنیه ایران (پیش از اسلام و دوره اسلامی) در تهران تأسیس شده و چند کتاب در مباحث مذکور طبع و منتشر کرده است. این انجمن تنها انجمن غیردولتی آن زمان بود.
رئیس
پورداود به سبب مقام بلند علمی به عنوان نمایندۀ دانشگاه تهران به بسیاری از کنگرههای فرهنگی و ادبی دعوت میشد و از اعضای اصلی بسیاری از انجمن ها و مؤسسههای ادبی و فرهنگی بود. وی مدت 4 سال ریاست انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان را برعهده داشت.
عضو
مدرس
در 1316ش و بنابه اقوال دیگر در 1318ش، به ایران بازگشت و در دانشکدۀ حقوق و دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. پورداود در 1342ش و به قولی 1343ش از دانشگاه تهران بازنشسته شد و در 1346ش عنوان استاد ممتاز دانشگاه را به دست آورد.
سردبیر
( از ۱۳۳۲/۰۵ه.ق. )
در جمادیالاول1332/آبان1293 به همراهی محمدقزوینی و اشرفزادۀ تبریزی روزنامۀ ایرانشهر را منتشر کرد. ظاهراً پیش از این، روزنامهای با عنوان پیکدهل منتشر میکرد، اما به عللی از جمله نامطلوب دانستن شیوۀ گزینش واژههای فارسی به کار رفته در آن و نیز تحول فکری از ادامۀ نشر آن منصرف شد. روزنامۀ ایرانشهر که مشی سیاسی داشت و مطالبی ارزنده دربارۀ فجایع استبداد و سیاست قاجاریه در آن درج میشد، با آغاز جنگ جهانی اول پس از 3 شماره تعطیل شد.
همکاری با
( از ۱۳۳۳ه.ق. تا ۱۳۳۴ه.ق. )
در ۱۳۳۳ به بغداد رفت و در ۲۹ رمضان همان سال تا ۲۹ جمادی الاولی سال بعد به یاری محمدعلی جمالزاده با نام مستعار "گل" روزنامه رستخیز را منتشر کرد. با پیشروی انگلیسیها و تسخیر کوتالعماره، پورداود راهی کرمانشاه شد و اشعار میهنی خود را با تخلص «گل» در آن درج مینمود و چند ماهی آنجا ماند؛ و چون آن شهر به دست روسها افتاد، شبانه به قصر شیرین رفت و به بغداد بازگشت و در آن هنگام ترکان عثمانی از انتشار رستخیز جلوگیری کردند. انتشار 25 شمارهی روزنامهی رستخیز بود که با فعالیت پورداود و با کمک افراد دیگری از نمایندگان کمیته ملی صورت گرفت.
( از ۱۲۹۵ه.ش. )
در 1295 در برلین با سید حسن تقیزاده آشنا شد و در نشر مجلهٔ کاوه با او همکاری کرد.
در دوره اول چاپ، این نشریه سیاسی بود و در دوره دوم مقالاتی راجع به ادبیات و تاریخ ایران باستان درج می شد.
آثار
نویسنده
( ۱۳۸۴ه.ش. )
به کوشش : حسين دهقان، مترجم : بزرگمهر كيانى، شرح : ابراهيم پورداود، ناشر : جامى - تهران، چاپ اول.
( ۱۳۸۰ه.ش. )
ناشر : اساطير، چاپ اول.
( ۱۳۸۲ه.ش. )
جنگ ابزارهای باستانی ایران، ناشر: اساطير، چاپ اول
( ۱۳۰۶/۰۶ه.ش. )
وراندختنامه نام دیوان شعرهای ابراهیم پورداوود است که وی آن را در شهریور ۱۳۰۶ به همراه برگردان انگلیسی در بمبئی به چاپ رساند. نام این دیوان از نام پوراندخت تنها دختر پورداوود گرفته شدهاست. این دیوان دربرگیرنده شعرهایی میهنی و شورانگیز است.
پورداوود خود درباره این دیوان گفتهاست: «این دیوان در مملکتی که صدها فردوسی و خیام داشته، چون قطره ناچیزی است در برابر دریای مواج ادبی.»
سایر موارد
نام شاگردان وی
جهانبگلو نزد پورداود با متد و كار اوستا و زبان اوستا و اصوات آن آشنا شد.
نام استادان وی
در 1327 قمری خلخالی از عشق آباد به رشت رفت و فعالیت خود را مجدداً آغاز نمود و در رشت مدرسه و انجمن ادبی تشکیل داد و کسانی چون استاد پور داوود و برادرش سلیمان خان از شاگردان وی بودند.