آخرین ویرایش : October 7, 2013

شیخ خزعل

معروف به : سردار اقدس

مناصب و مشاغل


حاکم

بندر خرمشهر (محمره)

( از ۱۲۷۶ه.ش. تا ۱۳۰۳ه.ش. )
در سال 1316هـ.ق از طرف مظفرالدین شاه با درجه امیر تومانی و لقب معزالسلطنه به حکمرانی محمره و سرحدداری آنجا تعیین گردید. شاه به او فرمان شیخی فلاحیه داد و بدین سان بر همه کعبیان خوزستان ریاست یافت. وی مالیات خود را مستقیماً به تهران می پرداخت. تمام زمین های اطراف رود کارون که خالصه دولتی بود، در آبادان، اهواز و فلاحیه به او واگذار کردند و اجاره گمرک محمره (خرمشهر) را نیز به دست آورد. اگر از طرف دولت مرکزی حکمرانی تعیین می شد، در شوشتر اقامت می کرد و بایستی طبق نظر و منافع شیخ خزعل عمل می کرد، همچنان که سردار اکرم به دلیل اختلاف با شیخ برکنار شد.
پس از انقلاب مشروطه و تاسیس شرکت نفت ایران و انگلیس، شیخ خزعل خود را تحت الحمایه انگلیس قرار داد و با خوانین بختیاری و صولت الدوله قشقایی به توافق رسید. پس از کودتای 1299 ه.ش رضاخان وزیر جنگ شد و قدرت یافت. او در راستاي دستيابي به تمرکز سياسي، خودمختاري شيخ خزعل در ناحيه خوزستان را سرکوب کرد، او را دستگير و به تهران تبعيد و اموال و زمين هايش را توقيف کرد.


حوادث مهم زندگی


رهبر

قیام سعادت

( ۱۳۰۳ه.ش. )
وقتی محمدحسن میرزا ولیعهد، تزلزلی در حکومت قاجاریه احساس کرد، متوسل به شیخ خزعل شد و مدرس نیز این فکر را تقویت نمود. سردار اسعد بختیاری همراه گروهی از سران الوار منطقه اندیمشک، کمیته ای به نام قیام سعادت خوزستان تشکیل دادند و ریاست شاخه نظامی آن نیز بر عهده سرهنگ رضا قلی خان ارغون گذاشته شد. در تابستان 1303 ه.ش کمیته تلگراف هایی مبنی بر قیام سردار سپه بر ضد قانون اساسی و مخالفت با شاه مشروطه و غیره به اصفهان و بعضی شهرها ارسال کرد.مذاکراتی در این زمینه انجام گرفت و حتی قرار شد احمدشاه از طریق خوزستان به ایران بازگردد و در صورت نیاز، رضاخان به دست قوای خزعل از بین برود.
سیاست انگلیسی ها در ایران تغییر یافته بود از این رو دست از حمایت خزعل برداشتند و به او توصیه کردند با سردار سپه رضا خان کنار بیاید و از طرفی در همان سال سردارسپه به شیراز رفت و با قوائی که از قبل تدارک دیده بود، به سمت محمره و آبادان حرکت کرد. قبل از حرکت سردار سپه از شیراز، شیخ خزعل تلگرافی مراتب اطاعت و فرمانبرداری خود را اعلام نمود ولی سردار سپه به حرکت خود ادامه داد و وارد محمره شد. شیخ بدون کوچکترین خونریزی، مطیع گردید.

تبعید به

شهر تهران

( از ۱۳۰۳ه.ش. تا ۱۳۱۵ه.ش. )
نشان‌هایی که شیخ خزعل از دولت انگلیس داشت، مانع کشتن او می‌شد. شیخ در بدو ورود به تهران به خانهٔ آصف‌الدوله رفت و سپس به باغ فخرالسلطنه همسر خود، دختر حسینقلی‌خان نظام‌السلطنه، که واقع در امامزاده قاسم شمیران بود، روزگار را تا یازده سال بعد تحت محافظت گذرانید. در خرداد 1315 جمعی به خانه اش ریخته و او را خفه کردند. پس از شهریور 1320 ه.ش مشخص شد یکی از افسران شهربانی به نام عباس بختیاری، با همدستی چند تن دیگر از مأموران شهربانی با دستور مستقیمی که از مختاری و او از شخص رضاشاه داشت، شیخ خزعل را به قتل رساندند.


شیخ خزعل

تاریخ تولد ۱۲۴۲ه.ش.
تاریخ درگذشت ۱۳۱۵/۰۳/۲۴ه.ش.
محل درگذشت شهر تهران
به قتل رسید.
ملیت کشور ایران
مدفن شهر نجف

توضیحات بیشتر:
  • پدرش شیخ جابرخان نصرت‌الملک بنیان‌گذار مشایخ بنی‌کعبه پسر حاج یوسف بود. شیخ جابر پس از شکست ایران از انگلیس در جنگ خرمشهر در 1273هـ.ق تحت الحمایه دولت انگلیس قرار گرفت. برادرش شیخ مزعل جانشین پدر شد اما پس از اختلافش با نایب کنسول انگلیس، شیخ خزعل فرصت یافت تا با قتل برادر جانشین او شود و حکومت محمره را به دست آورد. او که سیاستمدار باهوش بود با ازدواج های مصلحتی به قدرت خود افزود. شیخ، دختر نظام‏ السلطنه را گرفته بود که این زمان یکی از نزدیکان ‌شاه بود. همچنین برادرزاده شاهزاده عین ‏الدوله را به زنی داشت که از درباریان مهم بود.
  • با وقوع انقلاب مشروطه در سال 1285 ه.ش میدان برای فعالیت هر چه بیشتر شیخ خزعل باز شد. وی مشایخ عرب از جمله حویزه، شیخ بنی‌طرف، شیخ آل کثیر، شیخ آل‌خمیس و… را از میان برداشت و عشایر ایشان را تحت فرمان خود درآورد و آنان را مجبور ساخت که مالیات خود را به صورت تمام و کمال به شیخ بپردازد. دولت مرکزی ایران به علت نداشتن نیروی نظامی کارآمد و منظم در هنگام وقوع انقلاب مشروطیت، در وضعیتی نبود که بتواند به اوضاع جنوب غربی کشور توجه داشته باشد.
  • اکتشاف نفت در خوزستان فرصتی طلایی برای تجارت و روابط بیشتر شیخ خزعل با انگلیس بود: شیخ خزعل در جریان مذاکرات با انگلیسی‏ها به منظور در اختیار قرار دادن‏ زمینی برای مخازن نفت و احداث پالایشگاه در جزیره آبادان خواستار حمایت آنها در برابر حکومت مرکزی شد و به همین جهت نمایندهٔ انگلستان در خلیج فارس در 1289 ه.ش با شیخ خزعل قراردادی بدین مضمون به امضا رساند.
  • خزعل در جنگ جهانی اول به طرفداری از منافع انگلستان با قوای عثمانی درگیر شد.او به مسیحیان کلدانی که بعد از کشتار معروف ارامنه به دست ‏عثمانی‏ها در اواخر قرن نوزدهم از سرزمین خود متواری شده بودند پناه و به آن‌ها اجازه داد تا در خرمشهر کلیسا بسازند و در اهواز کلیسا و مدرسه‏ خود را بنا نهند. از این رو به پاس این مساعدت، پاپ بندیکوس پانزدهم در مراسم خاصی نشان «گریگوریس» را به شیخ خزعل عطا کرد.
  • خزعل کوشید تا انگلیسی‌ها را متقاعد کند که او را برای جداسازی خوزستان از ایران حمایت کنند. اما انگلیسی‌ها که در ابتدای کار وی را در این امر تشویق می‌کردند به دنبال تغییر سیاست خاورمیانه‌ای در پی وقوع انقلاب بلشویکی، به دنبال ایجاد حکومت متمرکز و یکپارچه‌ای در ایران بودند و به پشتیبانی از رضاخان پرداختند و لذا از ادامه حمایت از خزعل خودداری کردند. رضاخان که نخست وزیر بود با لشگرکشی به خوزستان او را مطیع و در منطقه حکومت نظامی اعلام کرد و چون بیم داشت که به عراق بگریزد او را به تهران آورد و زمین هایش را توقیف کرد.

done in 0.0514 seconds